Sunday, November 29, 2009

تازگیا فهمیدم ملت کلن پرو شدن تو همه چی،اعتماد به نفسا همه در سطح اینتر نشنال بالاس
:-"

Friday, November 27, 2009

colors

She is blown me away like an ocean storm
And she moved her lips and says:"Don't be afraid"
Here I am lost in your eyes to be found again
Cause you've changed my life today
:X:X[+]

Wednesday, November 25, 2009

خدایا کجا می رم!؟

تو رو از خاطرم برده
تب تلخ فراموشی
دارم خو می کنم با این فراموشی و خاموشی
چرا چشم دلم کوره
عصای رفتنم سستِ
کدوم موج پریشونی
تو رو از ذهن من شسته
خدایا
فاصله ت تا من ،خودت گفتی که کوتاهِ
از اینجا که من ایستادم چقدر تا آسمون راهِ؟
من از تکرار بی زارم
از این لبخندِ پژمرده
از این احساس یأسی که
تو رو از خاطرم برده
به تاریکی گرفتارم
شبم گم کرده مهتابُ
بگیر از چشمای کورم
عذاب کهنه ی خوابُ
چرا گریم نمی گیره
مگه قلب من از سنگِ؟
خدایا،من کجا می رم؟
کجای جاده دلتنگِ؟
می خوام عاشق بشم
اما
تب دنیا نمی ذاره
سر راهِ بهشت من
درخت سیب می کاره
[+]

Monday, November 23, 2009

کسی می آید

من خواب دیده ام که کسی می آید
من خواب یک ستاره قرمز دیده ام
و پلک چشمم هی می پرد
و کفش هایم هی جفت می شوند
و کور شدم
خواب دیدم که کسی می آید اگر دروغ بگویم
من خواب آن ستاره قرمز را
وقتی که خواب نبودم دیده ام
کسی می آید
کسی می آید
کسی دیگر
کسی بهتر
کسی که مثل هیچ کس نیست

Sunday, November 22, 2009

تو هستی و من هم چنان تنهایم

تو هستی
و من همچنان تنهایم
خیره ام، به تو
تو را می خواهم
دورغ می گویند
خواستن ، توانستن نیست
می خواهم
نمی شود
می خواهم نخواهم
باز هم نمی شود
نمی توانم
بس ناتوانم
کودکی تنهایم
پس بدان
چرا می گریم

Tuesday, November 17, 2009

من تمام هستی ام را در نبرد با سرنوشت
در تهاجم با زمان آتش زدم
من بهار عشق را دیدم ولی باور نکردم یک کلام
در جزوه هایم هیچ ننوشتم
من از مقصد ها پی مقصود های پوچ افتادم
تا تمام خوبی ها رفتند و خوبی ماند در یادم
من به عشق منتظر بودن همه صبر و قرارم رفت
بهارم رفت
عشقم مُرد
یادم رفت
پ.ن :دقیقا همین!انگار بی هدف واسه خودم هستم!نمی دونم چی خوبه،چی بد یا کی خوبه
چی کار دارم می کنم اصن!خدا کجام!خدا چرا این کارا رو می کنم!چرا ای کارا رو می کنی!خدا آخه چرا؟!؟!؟خدا هنوزم دارم یعنی تاوان پس می دم؟!توان حماقت!چقد سخته!تا کی؟!آخه تا کی خدا!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟یعنی خودم نمی خوام تموم شه حتما!اگه نه که تا حالا تموم می شد!!!حتما
ولی آخه واسه ی چی،واسه ی کی؟!بی آرزو موندم خدا!

Sunday, November 8, 2009

یه کاری کن...یه کاری کن

نگو سهم من این بوده

نذار از هم، بپاشم من

از این تکرارِ بیهوده

.

.

.

پ.ن:واقعا خسته شدم

Thursday, November 5, 2009

این دریا قد غن...شوق تماشا قدغن...عشق دو ماهی قدغن...با هم و تنها قدغن
برای عشق تازه،اجازه بی اجازه
پچ پچ و نجوا،قدغن...رقص سایه ها قدغن...کشف بوسه بی صدا وقت رویا قدغن
برای خواب تازه،اجازه بی اجازه
در این غربت خانگی...بگو هر چی باید بگی...غزل بگو به سادگی...بگو زنده باد زندگی
برای شعر تازه،اجازه بی اجازه
از تو نوشتن قدغن...گلایه کردن قدغن...عطر خوش زن قدغن...تو قدغن،من قدغن
برای روز تازه،اجازه بی اجازه